کرانی ندارد بیابان ما
قراری ندارد دل و جان ما
جهان تا جهان نقش و صورت گرفت
کدام است ازین نقش ها آن ما؟
چه گویم چه دانم که این داستان
فزون است از حد و امکان ما
چگونه زنم دم که هردم به دم
پریشان تر است این پریشان ما
ازین داستان بگذر از من مپرس
که درهم شکسته است دستان ما
No comments:
Post a Comment